آلتاي داغلار

داغلار سوداسيله ياشاماق

والنتاين آذربايجان

+ به یه ن

والنتيان آذربايجان، روز آخر تابستان است و سوناي نام دارد...

 

سوناي يك رسم ديرينه است. رسمي اسطوره اي و افسانه وار كه حتي قبل از ظهور اسلام تا به امروز پاس داشته شده است. گرچه به مرور زمان كم رنگ تر شده اما هنوز هم حداقل روستاهايي هستند كه اين رسم را برپا مي دارند. همانطور كه از اسمش برميايد بايد ربط كاملي به ماه داشته باشد. معمولا اغلب افسانه ها و اسطوره ها در فرهنگ ما آذربايجاني ها و كلا ترك ها به ماه و هلال مربوط است. ماه در اسامي، اعياد، و رسومات ما به طور كامل رخنه كرده و زيبايي افسانه اي به آنها داده است.

 

 

سوناي شبي از سال است كه به اصطلاح به آن اعتدال پاييزي گفته ميشود. شبي كه روز و شب برابر ميشوند و ماه كامل ميشود. اين شب تقريبا شب آخر تابستان است. البته ممكن است چند روز زودتر يا ديرتر باشد همه اينها بستگي به كامل شدن ماه دارد. اما به هر حال ميتوان شب آخر تابستان را سوناي ناميد كه روز عشق در آذربايجان محسوب ميشود.
 
در اصل اين شب مشابهات زيادي با جشن برداشت محصول در كشورهاي غربي دارد و در روستاها نيز به نوعي براي برداشت محصول استفاده ميشود اما همانگونه كه در كشور ما معمولا جشنهاي باستاني محكوم به فنا شده اند اين روزنيز هرساله بيشتر و بيشتر به سوي نابودي رفته است. در روستاها در اين شب بازيهاي خاصي انجام ميشود معمولا جوانان روستا با صدايي خاص كه به (آواوا) مشهور است همه را به ميدان روستا و براي شروع بازي دعوت ميكردند.
در اين شب خاص ماه و خورشيد در زاويه ي 180 درجه قرار گرفته و هنگام غروب دقيقا برروي هم قرار ميگيرند.البته اين ديدار خيلي به سرعت اتفاق ميافتد و زياد به طول نمي انجامد. اين موضوع تا ابد ادامه دارد. از قديم اين اتفاق به يك نوع عشق تشبيه شده است. عشق ماه به خورشيد.
عشقي كه تمامي ندارد و ابدي محسوب ميشود درست مانند عشق هايي كه در داستانهاي فولكلور آذربايجان همانند اصلي-كرم وجود دارد. عشقي كه حتي با سوخته شدن نيز تمامي نمي پذيرد. طبق اين افسانه عشق اين دو عاشق تمامي ندارد و تا ابد تكرار ميشود و ادامه ميابد. همه اين موارد و عناصر در داستانهاي ديگر ما همانند كوراوغلي نيز صادق هستند.

 

تقديم به همه اونهايي كه با عشق زندگي مي كنند.